اهداف آموزش و پرورش ابتدايي

بنده دانشجوي ترم 2 آموزش ابتدايي هستم هدف از ايجاد اين وبلاگ انتقال تجربه از ديگران است

اهداف آموزش و پرورش ابتدايي

- مهمترين هدف در دوره ابتدايي، پرورش استعدادهاي كودكان مي باشد. منظور از استعداد، توانايي و قابليتهاي -بالقوه دانش آموزان است. استعدادها دو دسته عمومي و خاص مي باشند . استعدادهاي عمومي، بايد در همه افرادجامعه شكوفا شوند وگرنه، افراد قادر به مشاركت در فعاليتهاي گروهي و اجتماعي نيستند براي مثال ، در اين زمينه مي توان به پرورش قواي تفهيم در كودكان اشاره كرد. در دوره ابتدايي ، بايد بين افراد تفاهم و توافق عمومي ايجاد شود ؛ چون اين امر سبب تقويت وجوه تشابه افراد مي گردد. استعدادهاي خاص، استعدادهايي هستندكه در همه افراد به يك اندازه وجود ندارند و افراد، از نظر استعدادهاي خاص متفاوت هستند. برخي از افراد دريك استعداد خاص از بقيه بالاترند و عده اي در استعداد خاص ديگري، مانند استعداد رياضي، موسيقي ، نقاشي برتر هستند

پرورش استعداهاي خاص ، در دوره دبيرستان صورت مي گيرد. هر چند كه زمان بروز برخي از استعدادهاي خاص در اواخر سالهاي دبستان مي باشد، اما اكثر آن استعدادها از دوره راهنمايي به بعد شكوفا مي شوند و زمينه شكوفايي آنها در دوره دبيرستان فراهم مي شود . به عبارت ديگر دوره راهنمايي ، زمان تشخيص استعدادهاي خاص ، از طريق مشاهده منظم و پرسشنامه است ، ولي دوره متوسطه ، زمان پرورش استعدادهاي خاص مي باشد پرورش استعدادهاي خاص ، در همه افراد صورت نمي گيرد ، نيازي به پرورش همگاني نيست و فقط بايد دربرخي از افراد كه داراي استعدادهاي خاص هستند ، تحقق يابد . اين استعدادها به آساني شكوفا نمي شوند وشناسايي و پرورش آنها ، به سهولت صورت نمي گيرداستعدادهاي خاص ، باعث تقويت وجوه تمايز در افراد مي گردند، برعكس استعدادهاي عمومي كه سبب تقويت وجوه تشابه در افراد مي شوند

2- آشنا نمودن دانش آموزان با معارف ديني : در دوره ابتدايي ، بايد دانش آموزان را متناسب با هوش و توانايي هايشان با رموز خلقت ، زندگي پيامبران، ائمه معصومين وآيه هاي ساده قرآن آشنا نمود . در آموزش اين مسائل، بايد با ساده گويي و ارايه مثالهاي عيني، اقدامات لازم انجام گيرد.

3- تقويت حس نظم ، مسووليت پذيري و رعايت حقوق ديگران : در اين دوره، بايد نظم و انضباط ، حس مسووليت پذيري ، احترام به حقوق ديگران و كنترل خود را به كودك ياد داد تا خود مداري و خود محوري كودك ، به تدريج تعديل گردد . در اينجا بايد تناسب اصل سنديت و اقتدار نيز رعايت شود

4- ايجاد بينش كافي نسبت به تمدن : در دوره ابتدايي ، بايد كودكان را با علومي چون تاريخ ، جغرافيا و اجتماعي آشنا نمود . هدف از آموزش چنين علومي در اين دوره ، اين است كه كودكان با زمان و مكان پيرامون خود ارتباط برقرار كرده و نسبت به تمدن كشور خود ، احساس تعلق كنند

5- آموزش اطلاعات بهداشتي ، ايمني ، قوانين و هنجارهاي اجتماعي : كودكان در اين دوره ، از نظر فكري قادر .به درك قواعد هستند ، در نتيجه مي توان هنجارهاي اجتماعي، آموزشهاي بهداشتي و ايمني را به آنها ارايه نمودمدرسه در دوران ابتدايي، از طريق آموزش هنجارها و ارزشهاي اجتماعي به كودكان، به آنها مي فهماند كه لازمه زندگي اجتماعي ، رعايت حقوق ديگران است.

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.