آموزش ابتدايي دانشجويان دانشگاه آزادواحد همدان

بنده دانشجوي ترم 2 آموزش ابتدايي هستم هدف از ايجاد اين وبلاگ انتقال تجربه از ديگران است

نميخواهم به مدرسه بروم

والدين ، هيچ گاه اطمينان ندارند كه آيا به اجبار كودك را به مدرسه فرستادن كار درستي است يا نه؟ آنها به طور دقيق نمي دانند كه آيا كودك ، واقعا احساس ضعف و بيماري كرده يا مثل بسياري از كودكان كه گاهي دلشان نمي خواهد به مدرسه بروند بهانه گيري مي كند. در خانه هايي كه مدرسه رفتن كودكشان به صورت مشكل در آمده صبحهاي زود، مالامال از اشك و دعوا و سر و صداست. بعضي از كودكان صبح كه از خواب بيدار مي شوند، مي گويند كه به مدرسه نمي رويم و تعداد ديگرشان تمارض به دل درد و سردرد مي كنند، يا با آه و ناله اعلام مي كنند كه حالشان خوب نيست. مهم نيست فرزندتان چگونه حالت اضطراب و نارضايتي خود را نشان مي دهد، بلكه آنچه اهميت دارد اين است كه شما با دلداري دادن ، اعتماد به نفس او را تقويت كنيد؛ اما گاهي اوقات بايد علايم فيزيكي را كه باعث نشانه هاي بيماري فرزندتان مي شود ناديده بگيريد و بهترين راه اصرار به اصل موضوع است كه او بايد به مدرسه برود. به نظر يكي از كارشناسان در اين مواقع بهتر است بگوييد: «عزيزم تو يك درجه هم تب نداري و چشمانت سرحال و شاداب است. مامان و بابا امروز كارهاي مهمي دارند كه بايد انجام دهند. پس بهتر است به مدرسه بروي تا ما هم به كارهايمان برسيم.» با وجود اين ، اگر به فرزندتان به دليل اين كه واقعا بيمار است ، اجازه مدرسه رفتن را نداديد، او را مطمئن سازيد كه روز خوبي در خانه نخواهد داشت. او را در رختخوابش بخوابانيد و در ساعات بعدي روز هم ، حتي اگر گفت حالش بهتر است ، اجازه بازي ندهيد.

ادامه مطلب

اوقات فراغت

كاركردهاي اوقات فراغت رفع خستگي

يكي از كاكردهاي اساسي اوقات فراغت رفع خستگي و تامين استراحت فرد است. انسانها به همه به استراحت و رفع خستگي نياز دارند. كار مداوم بدون زماني براي رفع خستگي موجب پائين آمدن بازده عمل و و خم خوردن سلامت رواني فرد مي‌شود اما هدف از اين اوقات بطالت نيست بلكه زماني است كه فرد به تمدد اعصاب مي‌پردازد و حاصل آن افزايش بازده است.

ادامه مطلب

عيدي بچه ها را از آنها نگيريم

دكتر سيما فردوسي

به‌ دوران‌ گذشته‌ انسان‌ها كه‌ رجوع‌ مي ‌كنيم، مي‌ بينيم‌ بعضي‌ افراد از خاطرات‌ خوش‌ گذشته‌ خود صحبت‌ مي‌ كنند و به‌ شرح‌ داستان‌هايي‌ مي ‌پردازند كه‌ تصاوير بسيار خوب‌ و جالبي‌ را در ذهن‌ آنها به‌ وجود آورده‌ است؛ و هر زمان‌ آن‌ تصاوير را به‌ خاطر مي ‌آورند احساس‌ مطلوب‌ و خوبي‌ به‌ آنان‌ دست‌ مي ‌دهد. يادآوري‌ خاطرات‌ بد گذشته‌ و اين‌ كه‌ صحنه‌هاي‌ نامطلوبي‌ در ذهن‌ متبادر مي‌ شود نيز احساسي‌ نامطبوع‌ و آزار دهنده‌ در شخص‌ به‌ وجود مي ‌آورد.

ادامه مطلب

سرگرمي هاي آموزشي براي كودكان

چند پيشنهاد ساده براي پر بار كردن اوقات بيكاري كودكان

۱- كاشتن سبزيجات: به راستي چه كاري بهتر از كاشت و برداشت سبزيجات در باغچه، جعبه و گلدان مي تواند، پايه هاي علوم تجربي را به كودكان بياموزد؟ مي توانيد با كاشت دانه ها و بذرهايي كه به آساني رشد مي كنند، ضمن سرگرم ساختن كودكان خود، چيزهاي بسياري درباره زندگي گياهان و غذاهايي كه مصرف مي كنند به آنان بياموزيد.

۲- نگارش رويدادها و ماجراهاي سفرهاي تابستان:كودك خود را به گردآوري بروشور، كارت پستال و دفترچه هاي اطلاعاتي مكان هايي كه در طول تابستان به آنجا مي رويد، تشويق كنيد و از آنها بخواهيد، شرحي در مورد هر يك بنويسند و سفرنامه اي در مورد گشت و گذارهاي تابستاني خود و خانواده، تهيه كنند. آنها همچنين مي توانند عكس ها و نوشته هاي خود را در كتابچه يا آلبومي چسبانده و براي هر سفر يا بازديد، مجموعه اي داراي عكس و شرح كامل تهيه كنند.

۳- از كودكان خود بخواهيد، عروسك هاي نمايشي درست كنند:كودكان مي توانند با وسايل ساده اي كه در اختيار دارند، عروسك هاي نمايشي تهيه كنند. سپس داستاني در مورد عروسك خود تهيه كرده و براي ساير اعضاي خانواده يا دوستان خود نمايش دهند.

۴- كودكان را به ساختن وسائل يا پختن غذاها و شيريني هاي ساده واداريد: اگر به كتابفروشي يا اسباب بازي فروشي سري بزنيد، كتاب هاي بسياري در مورد ساختن وسائل گوناگون از قبيل لانه پرندگان، هواپيما و تابلوهايي كه با تكه هاي پارچه درست مي شوند، پيدا مي كنيد، اين نوع سرگرمي به كودكان ياد مي دهد كه با خواندن دستورهاي ساخت و عمل كردن به آنها، روش ساختن وسائل و دستگاه هاي گوناگون را ياد بگيرند. ضمناً حس خلاقيت آنها نيز پرورش يافته و از ساختن چيزها لذت مي برند.
كتاب هايي كه روش اجراي آزمايش هاي علمي ساده را به كودكان مي آموزند نيز براي تقويت روحيه علمي كودكان بسيار سودمند است.

كتاب هاي آشپزي نيز مي توانند به گذراندن اوقات بيكاري نوجوانان كمك كنند. مي توانيد آنها را به درست كردن غذاهاي جديد، واداريد. در اين صورت خود آنها هم از خوردن غذاهاي دستپخت خود لذت مي برند.
۵- كارها و مسئوليت هاي خانه را به كودكان واگذار كنيد:كودكان و نوجوانان انرژي فراواني دارند، آيا بهتر نيست كه اين گنجينه انرژي را صرف كارهاي سودمند كنند؟ از كودكان خود بخواهيد در طول تعطيلات تابستان كارهاي مفيدي مانند، شستن ماشين، رنگ كردن نرده يا وسائل خانه، چيدن ميز يا تميز كردن قفسه ها را برعهده گرفته و انرژي خود را صرف اين قبيل كارها كنند

۶- كودكان را راهنماي گردشگري خود سازيد:نيمي از لذت سفر پيش از رفتن به مقصد آغاز مي شود. كودكان را در كارهاي پيش از سفر دخالت دهيد. از آنها بخواهيد روي نقشه شهرها و راههاي رسيدن به آنها را پيدا كنند. آثار تاريخي و جاهاي ديدني شهرها را بيابند و اطلاعات و ويژگي هاي هر مكان ديدني را تهيه كنند تا در هنگام سفر با استفاده از اين راهنما از آن مكان ها بازديد كنيد. اگر با خودرو شخصي مسافرت مي كنيد از كودكان بخواهيد مسافت ها را تعيين كرده و مقدار بنزين مصرفي را تخمين بزنند.
۷- كودكان را به ديدن كارخانه ها يا مكان هاي مربوط به حرفه هاي گوناگون ببريد:بي گمان بازديد از كارخانه هاي توليد مواد غذايي يا بهداشتي و يا كارگاه هاي سازنده وسائل خانگي يا توليدي براي كودكان و نوجوانان بسيار جالب و سودمند است. در هر مكاني كه زندگي مي كنيد، مكان هاي بسياري از اين دست، وجود دارد. در تعطيلات تابستان به چند تاي آنها سري بزنيد.

۸- كودكان را به موزه ها ببريد:موزه هاي محل زندگي تان مكان هاي بسيار جالب و ديدني براي كودكان به شمار مي روند. هر چقدر هم گرفتار و پرمشغله باشيد باز هم يكي دو روزي فرصت بازديد از آنها را خواهيد داشت. به همراه فرزندانتان به ديدن موزه ها برويد و يقين داشته باشيد كه اين كار حتي بيش از بسياري از دوره هاي آموزشي براي كودكان و نوجوانان آموزنده است.

۹- كودكان خود را به نوشتن تشويق كنيد:از كودكان بخواهيد براي شما، خواهران و برادران يا دوستان و خويشان خود نامه بنويسند. همچنين آنها مي توانند براي مجله ها يا روزنامه ها، مسئولان برنامه هاي راديويي و تلويزيوني يا مسئولان محلي خود، نامه نوشته و درخواست خود را مطرح كنند. اين كار سبب تقويت مهارت نوشتن و حس خودباوري آنها خواهد شد

چقدر در كنار فرزندتان هستيد؟

نخستين دنيايي كه كودكان ما با آن آشنا مي شوند محيط خانواده است. آنها ازما و ازخلال هزاران لحظه ظاهرا كوچك و كم اهميت زندگي خانوادگي مي آموزند كه چگونه رفتار كنند، براي چه چيزي ارزش قائل شوند و از زندگي چه انتظاراتي داشته باشند. كودكان ما اغلب بعضي از مهمترين پيامها را درباره ارزشها و اعتقادات ما زماني برداشت مي كنند كه ما به هيچوجه متوجه آنها نيستيم. اين دنياي اوليه فرزندان ما تا چه حد دوستانه است؟ آيا ميان ما احترام متقابل وجود دارد؟ آيا آنها را همانطور كه هستند قبول داريم يا مي خواهيم از آنها چيزي بسازيم كه خود دوست داريم؟ آيا حرف و عمل آنها را تا زماني كه خلاف آن ثابت نشده مي پذيريم؟ آيا به قصد و نيت آنها اعتماد مي كنيم؟ آيا براي همراهي آنها در علائق جديدشان مشتاق و كنجكاو هستيم؟

يك محيط خانوادگي دوستانه جائي است كه تلاش هاي كودك ناشناخته مي شود و مورد توجه و تشويق قرار مي گيرد. جايي كه اشتباهات، كوتاهي ها و تفاوتهاي فردي تحمل مي گردد. محيطي كه با كودك منصفانه و صبورانه رفتار مي شود و وي مي تواند با تفاهم و صميميت در آن زندگي كند و مورد توجه قرار گيرد. مطمئنا مواقعي پيش مي آيد كه لازم است ما اقتدار پدرانه يا مادرانه خود را در برابر كودكان خود به كار گيريم ولي مي توانيم به گونه اي عمل كنيم كه اين اقتدار به جاي سرد و تحكم آميز بودن، گرم و صميمانه باشد. ما مي توانيم محيط خانوادگي گرمي ايجاد كنيم كه افراد آن يار و غمخوار يكديگر بوده و در عين حال همه بدانند كه براي اعمال و رفتارشان حدود معيني وجود دارد. زندگي خانوادگي امروز ما الگوهاي كودكان ما را براي زندگي آنها در بزرگسالي مي سازد. ما مي خواهيم روابط سالمي را با فرزندانمان بوجود آوريم كه براي تحمل لحظات اجتناب ناپذير برخوردهاي خانوادگي به اندازه كافي انعطاف پذير و براي دوام آوردن تا هنگام بزرگسالي آنها به اندازه كافي محكم و قوي باشد. ما مي خواهيم آنها از دور هم جمع شدنهاي خانوادگي در تعطيلات حتي پس از آنكه خود تشكيل خانواده دادند لذت ببرند. ما مي خواهيم آنها را با ديد مثبتي پرورش دهيم كه به آنها كمك كند جايگاهشان را در جهان پيدا كنند و از آنچه زندگي به آنها عرضه مي كند لذت ببرند.

ادامه مطلب

فوايد تخيل براي كودكان

قوه تخيل ذهن بچه ها را باز مي كند. شما به عنوان يكي از والدين ممكن است از همه مزاياي قوه تخيل فعال آگاه نباشيد. يك قوه تخيل فعال به كودك پيش دبستاني شما كمك مي كند تا:

بازي هاي تخيلي، باعث مي شود كه حس همدلي آن ها نسبت به ديگران شكوفا شود.

ادامه مطلب

روان شـناســي كودك

پرورش اعتماد به نفس در كودكان و نوجوانان

دكتر موسلي  يكي از روان شناسان اجتماعي نوين ،ضمن تحقيقات خود خاطر نشان مي سازد ،كودكان قدرت تصميم گيري را در خانه مي آموزند يعني جايي كه بيشترين وقت خود را در آنجا سپري كرده ،كارها و فعاليت هاي گوناگوني را تجربه مي كنند.

والدين مي توانند با پر بار كردن فعاليت هاي روز مره كودكان در خانه و آموزش آنان در سنين مختلف، موجب رشد شخصيت و توانايي هاي فرزندانشان شوند.

ادامه مطلب

نظريه رفتارگرايي

واژه Behavior در لغت به‌معناي شيوه­اي است كه برخي از افراد به­كار مي­برند. و حركات جسماني كه قابل مشاهده است و غالباً به شيوه انفرادي حركات مشهود نيز رفتار اطلاق مي­شود.

رابرت دال (Robert Alan Dahl: 1915) رفتارگرايي را چنين تعريف مي­كند: كوشش براي تجربي­كردن زندگي سياسي به كمك ابزارها و روش­هاي قابل سنجش كه قابليت تبديل به احكام كلي و فرضيه­هاي جديد در علوم تجربي را دارد. هر ­قدر نفع­طلبي و بيشينه كردن فايده در جايي غلبه داشته باشد، قضيه عمل جمعي هم به­همان اندازه اهميت و صدق خواهد يافت. از نظر هربرت ميد رفتارگرايي عمدتاً نوعي مشغله­اي رابطه­اي است كه در آن تلاش مي­شود بين تجربيات يك فرد و شرايطي كه در آن تجربه­ها بروز مي­نمايد همبستگي برقرار شود.

رفتارگرايي در علوم اجتماعي و به­ويژه روان‌شناسي، تاريخي طولاني دارد و جزء اولين گرايش‌هاي روان­شناختي است كه به­ويژه در آمريكا رشد كرد. اما سابقه رفتارگرايي نوين در همه رشته­هاي علوم اجتماعي و به­ويژه در جامعه­شناسي، را بايد در كار برس فردريك اسكينر (Burrhus Frederic Skinner: 1904-1990) جستجو كرد. كار اسكينر هرچند بيشتر به اصول رفتارگرايي اختصاص داشته است، اما طيف گسترده­­تري، از جمله نوشته­هاي پراكنده علمي (اسكينر، 1971)، داستان تخيلي (اسكينر، 1984)، مقالات جدلي و سياسي (اسكينر، 1971)، كاربردهاي علمي رفتارگرايي (اسكينر، 1968) و كارهاي خود زندگينامه­نويسي (اسكينر، 1983) را دربر مي­گيرد. كارهاي علمي، تخيلي، سياسي و عملي اسكينر، همگي در تحول نوع جامعه­شناختي رفتارگرايي نقش داشته­اند.[5] از صاحب­نظران رفتارگرايي مي­توان به مك دوگال، پاولوف، ثراندايك و جيمز اشاره كرد.

ادامه مطلب

اهداف آموزش و پرورش ابتدايي

- مهمترين هدف در دوره ابتدايي، پرورش استعدادهاي كودكان مي باشد. منظور از استعداد، توانايي و قابليتهاي -بالقوه دانش آموزان است. استعدادها دو دسته عمومي و خاص مي باشند . استعدادهاي عمومي، بايد در همه افرادجامعه شكوفا شوند وگرنه، افراد قادر به مشاركت در فعاليتهاي گروهي و اجتماعي نيستند براي مثال ، در اين زمينه مي توان به پرورش قواي تفهيم در كودكان اشاره كرد. در دوره ابتدايي ، بايد بين افراد تفاهم و توافق عمومي ايجاد شود ؛ چون اين امر سبب تقويت وجوه تشابه افراد مي گردد. استعدادهاي خاص، استعدادهايي هستندكه در همه افراد به يك اندازه وجود ندارند و افراد، از نظر استعدادهاي خاص متفاوت هستند. برخي از افراد دريك استعداد خاص از بقيه بالاترند و عده اي در استعداد خاص ديگري، مانند استعداد رياضي، موسيقي ، نقاشي برتر هستند

پرورش استعداهاي خاص ، در دوره دبيرستان صورت مي گيرد. هر چند كه زمان بروز برخي از استعدادهاي خاص در اواخر سالهاي دبستان مي باشد، اما اكثر آن استعدادها از دوره راهنمايي به بعد شكوفا مي شوند و زمينه شكوفايي آنها در دوره دبيرستان فراهم مي شود . به عبارت ديگر دوره راهنمايي ، زمان تشخيص استعدادهاي خاص ، از طريق مشاهده منظم و پرسشنامه است ، ولي دوره متوسطه ، زمان پرورش استعدادهاي خاص مي باشد پرورش استعدادهاي خاص ، در همه افراد صورت نمي گيرد ، نيازي به پرورش همگاني نيست و فقط بايد دربرخي از افراد كه داراي استعدادهاي خاص هستند ، تحقق يابد . اين استعدادها به آساني شكوفا نمي شوند وشناسايي و پرورش آنها ، به سهولت صورت نمي گيرداستعدادهاي خاص ، باعث تقويت وجوه تمايز در افراد مي گردند، برعكس استعدادهاي عمومي كه سبب تقويت وجوه تشابه در افراد مي شوند

2- آشنا نمودن دانش آموزان با معارف ديني : در دوره ابتدايي ، بايد دانش آموزان را متناسب با هوش و توانايي هايشان با رموز خلقت ، زندگي پيامبران، ائمه معصومين وآيه هاي ساده قرآن آشنا نمود . در آموزش اين مسائل، بايد با ساده گويي و ارايه مثالهاي عيني، اقدامات لازم انجام گيرد.

3- تقويت حس نظم ، مسووليت پذيري و رعايت حقوق ديگران : در اين دوره، بايد نظم و انضباط ، حس مسووليت پذيري ، احترام به حقوق ديگران و كنترل خود را به كودك ياد داد تا خود مداري و خود محوري كودك ، به تدريج تعديل گردد . در اينجا بايد تناسب اصل سنديت و اقتدار نيز رعايت شود

4- ايجاد بينش كافي نسبت به تمدن : در دوره ابتدايي ، بايد كودكان را با علومي چون تاريخ ، جغرافيا و اجتماعي آشنا نمود . هدف از آموزش چنين علومي در اين دوره ، اين است كه كودكان با زمان و مكان پيرامون خود ارتباط برقرار كرده و نسبت به تمدن كشور خود ، احساس تعلق كنند

5- آموزش اطلاعات بهداشتي ، ايمني ، قوانين و هنجارهاي اجتماعي : كودكان در اين دوره ، از نظر فكري قادر .به درك قواعد هستند ، در نتيجه مي توان هنجارهاي اجتماعي، آموزشهاي بهداشتي و ايمني را به آنها ارايه نمودمدرسه در دوران ابتدايي، از طريق آموزش هنجارها و ارزشهاي اجتماعي به كودكان، به آنها مي فهماند كه لازمه زندگي اجتماعي ، رعايت حقوق ديگران است.

 

اهميت آموزش ابتدايي

آموزش ابتدايي ، به عنوان اولين مرحله آموزش همگاني مطرح است ؛ البته آموزش پيش دبستاني به علت كمبود امكانات ، همگاني نمي باشد . از آنجا كه برخي از خانواده ها ، از امكانات كافي مادي و فرهنگي براي آموزش محروم مي باشند ، آموزش ابتدا مرحله در ساختار نظاميي موجب كاهش نابرابري هاي فرهنگي مي گردد آموزش ابتدايي ، كودكان را براي مقاطع بالاتر آماده مي كند و چنانچه از نظر كمي و كيفي در سطح بالاتري ارائه شود ، افت تحصيلي و ترك تحصيل در مقاطع بعدي ، كمتر مي شود اگر آموزش ابتدايي در سطح گسترده اي صورت بگيرد و اكثريت يا تمام كودكان واجب التعلم ايراني را تحت پوشش قرار بدهد ، مي تواند بي سوادي را در كشور ريشه كن كند در سال ١٣١٣ نظام نوين آموزشي ايران گسترش پيدا كرد ، دانشسرا و تربيت معلم در ايران، به نام " دارالمعلمين" و " دارالمعلمات " و سپس دانش سراي مقدماتي تأسيس شد تا سال ١٣٤٥ نظام آموزشي ايران داراي سيستم شش سال ابتدايي، سه سال دوره اول دبيرستان و سه سال دوره دوم دبيرستان بوده است. از سال ١٣٤٥ طول دوره ابتدايي از شش سال به پنج سال كاهش يافت. بدين ترتيب ،دانش آموزان براي ورود به سه سال دوره راهنمايي آماده مي شوند تا استعداد آنها دقيقاً شناسايي شده و بر مبناي استعدادهايشان ، در دوره متوسطه ، در رشته خاصي ادامه تحصيل بدهند. در حقيقت، نظام آموزشي ايران در سال 1342 به صورت كلي تغيير كرد و از مهر ماه سال ١٣٥٠ دوره اول راهنمايي تحصيلي شروع شد . بسياري از متخصصان تعليم و تربيت معتقدند كه سن تقويمي نبايد تنها شرط ورود كودك به دوره ابتدايي باشد ،بلكه كودك بايد از طريق آمادگي، مورد ارزيابي قرار گيرد هدايت تحصيلي فقط به دوره راهنمايي تحصيلي محدود نمي شود، بلكه مي توان زمينه مشاهده منظم و علمي كودك را از دوره ابتدايي به وجود آورد و از اين طريق ، زمينه هاي استعداد و علائق كودك را شناسايي نمود. به نظر مربيان تعليم و تربيت ، مشاوره و راهنمايي تحصيلي در دوره ابتدايي، بايد به طور سيستماتيك صورت گيرد و مشاهده سيستماتيكي از كودكان، به منظور تشخيص استعدادهايشان مي باشد هدف عمده آموزش دوران ابتدايي ، پرورش استعدادها و قابليت هاي بالقوه كودكان مي باشد ؛ لذا اين آموزشها درتمام دنيا ، تحت عنوان آموزشهاي عمومي در نظر گرفته مي شوند